امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

پسر زیبای مامان

شعر خوندنهای پسر کوچولو

1392/2/7 17:39
نویسنده : منصوره
281 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بلند بالا به گل پسرم .ببخشید مامان جان که دیر به دیر به وبلاگت میام آخه مشغول نوشتن

کتابهای شعرم هستم  و وقت خیلی کم دارم .تا الان 4 تا از کتابهامو به یه انتشارات معرفی کردم خدا کنه با چاپشون موافقت کنند .

می خوام برات بنویسم از حرف زدنات از شعر خوندنات از شیرین زبونیات از شیطناتو...

الان شما 1 سال و 4 ماهته که دیگه تقریبا همه چیز می گی اسم همه ادمها اسم کارتونا اسم حیوانات

و اشیا شعر می خونی 

شعر ترنم قشنگه توش پر از پلنگه شیفو شیفو دود دود .....

عاشق شعر ای ایرانی

ای ایران ای مرز پر گوهر ای خاکت سرچشمه هنر.......

این شعرو با بابات بخش بخش می خونید بابات می گه "ای " تو می گی "ایران "؟بابات میگه"سر" تو

می گی "ا شمه"....

 

هپی برس دی تو یو

تولدت مبارک

تا 8 می شماری

نماز می خونی

الله اکبر می گی

قربونت برم که انقدر شیرین زبونی مامان جان

 

آب بازی ول نمی کنی همش باید بریم حیاط تا شما به باغچه آب بدی به جاش باغچه خوب سرسبز شده

توپ بازیت فوق العاده است انگار که 10 ساله دلری شوت می زنی

مهمونا همه از شوت زدنات شگفت زده می شند

کمک مامان  مثلا گرد گیری می کنی دستمال بر می داری همه جاروتمیز میکنی پایه های مبل میز

تلویزیون سرامیک و درهارو تمیز می کنی جارو دستی می کشی تلویزیون و خاموش می کنی وگوشی

بابات وقتی زنگ می خوره می دی و .....

 

عاشق آهنگی می رقصی و می چرخی و چشماتو  مدل می دی

انقدر کارای قشنگ قشنگ می کنی که نمی تونم همه رو بنویسم

دیگه نمی ذاری من بهت غذا بدم مستقل شدی می خوای خودت غذا بخوری  انقدر با چنگال قشنگ غذا می خوری که ادم لذت می بره

به جاش نصف ماستارو می ریزیرو خودت و.....

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)