یک روز بهاری
امروز باران زیادی آمد وامیرعلی خیلی گریه کردوما به خانه آقا جون رفتیم شب
قبل هم رفتیم خونه ی آقاجون ریواس خوردیم باباش دست امیر علی ریواس
داد که بخوره یه ملچ ملوچی هم میکرد که بیا و ببین ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
امروز باران زیادی آمد وامیرعلی خیلی گریه کردوما به خانه آقا جون رفتیم شب
قبل هم رفتیم خونه ی آقاجون ریواس خوردیم باباش دست امیر علی ریواس
داد که بخوره یه ملچ ملوچی هم میکرد که بیا و ببین ...